جدول جو
جدول جو

معنی سست بویین - جستجوی لغت در جدول جو

سست بویین
سست شدن، انصراف در کار یا تصمیمی، تردید داشتن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سست بنیاد، واهی نهاد، بی اساس، بی پایه، واهی
متضاد: موثق
فرهنگ واژه مترادف متضاد
هوا خواه شدن، حمایت و طرف داری کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
یکسان شدن، برابر شدن، بی حساب شدن، تسویه حساب کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
از گرسنگی سست شدن، زیاد منتظر ماندن
فرهنگ گویش مازندرانی
پرت شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
نصیحت شدن، سرزنش شنیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
به سر رسیدن، به پایان آمدن، سیر شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
روییدن سبز شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
بی اندازه ناراحت شدن، از کوره در رفتن
فرهنگ گویش مازندرانی
برخاستن نرینگی، حالت نعوظ، سرمست شدن
فرهنگ گویش مازندرانی
بس بودن، کافی بودن
فرهنگ گویش مازندرانی